رحم اجارهای چیست؟
پس از ابداع IVF دانشمندان با مشکل جدیدی روبرو شدند به این صورت که سلول های جنسی نر و ماده نرمال و سالم می باشد ولی رحم از کیفیت خوبی برخوردار نیست. در اینجا بود که مسئله رحم جایگزین مطرح شد به طوری که جنین را در رحم فرد دیگری که سالم است پرورش دهیم که به این فرد سوم مادر میانجی گفته می شود.
رحم جایگزین اطلاق می شود به استفاده از تکنیک خاصی که در موارد خاصی باید استفاده شود. در سال ۱۹۳۸ اولین نوزاد آزمایشگاهی با روش IVF در آمریکا به دنیا آمد. ۱۲ سال پس از آن اولین نوزاد در رحم مادر دیگری به دنیا آمد. در کشور ما نیز اولین نوزاد رشد کرده در رحم جایگزین در سال ۱۳۷۲ در اصفهان متولد شد.
ارزیابی و تکنیک لقاح آزمایشگاهی
لقاح آزمایشگاهی معمولاً تنها پس از ارزیابی جامع ناباروری انجام می شود. تعدادی از کاندیدهای IVF زنانی هستند که از انسداد یا عدم وجود لوله های فالوپ رنج می برند. برخی دیگر زوج هایی هستند که در آنها شریک مرد دارای تعداد اسپرم کم است. روش IVF شامل بازیابی (از طریق آسپیراسیون با سوزن) تخمک های بالغ و انکوباسیون تخمک ها در محیط کشت و همچنین جمع آوری و آماده سازی اسپرم و افزودن آن به محیط است. در موارد خاص (مثلاً تعداد کم اسپرم) ممکن است تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) ضروری باشد. در این روش اسید دئوکسی ریبونوکلئیک (DNA) از اسپرم از طریق یک سوزن به تخمک تزریق می شود. لقاح معمولاً در عرض ۱۲ تا ۴۸ ساعت اتفاق می افتد. سپس جنین در یک محیط رشد قرار می گیرد، جایی که به صورت دوره ای برای تقسیم به مراحل دو سلولی، چهار سلولی و هشت سلولی مشاهده می شود. در این دوره، مادر پروژسترون دریافت می کند تا پوشش رحم خود را برای لانه گزینی جنین آماده کند. جنین که در این مرحله به عنوان بلاستوسیست شناخته می شود، از طریق دهانه رحم به رحم وارد می شود که در آن بلاستوسیست به نظر می رسد حدود سه روز و نیم آزادانه شناور است. اگر این روش موفقیت آمیز باشد، جنین خود را در دیواره رحم لانه گزینی می کند و بارداری شروع می شود.
تشخیص ژنتیکی قبل از لانه گزینی
در زنانی که شکست های مکرر IVF داشته اند یا بالای ۳۸ سال سن دارند، موفقیت IVF ممکن است با تشخیص ژنتیکی قبل از کاشت (PGD) بهبود یابد. PGD برای تشخیص وجود ناهنجاری های ژنتیکی جنینی استفاده می شود که احتمال زیادی برای ایجاد شکست لانه گزینی یا سقط جنین دارند. در PGD یک سلول منفرد از جنین پس از تقسیم جنین برای تولید بیش از پنج سلول استخراج می شود (این مرحله – استخراج یک سلول – یک خطر ذاتی PGD است زیرا گاهی اوقات به جنین آسیب می رساند). سپس سلول توسط هیبریداسیون فلورسانس درجا (FISH) تجزیه و تحلیل میشود، تکنیکی که قادر به تشخیص ناهنجاری های ساختاری در کروموزوم ها است که آزمایش های استاندارد مانند کاریوتایپینگ قادر به تشخیص آن نیستند. در برخی موارد DNA از سلول جدا می شود و با واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) برای تشخیص جهش های ژنی که می تواند منجر به اختلالات خاصی مانند بیماری تای ساکس یا فیبروز کیستیک شود، تجزیه و تحلیل می شود. روش دیگری که به عنوان هیبریداسیون مقایسه ای ژنومی (CGH) شناخته می شود، ممکن است همراه با PGD برای شناسایی ناهنجاری های کروموزومی استفاده شود. CGH حساس تر از FISH است و قادر به تشخیص انواع بازآرایی های کروموزومی کوچک، حذف ها و تکرارها است. همچنین ممکن است با شناسایی یک جنین سالم با بهترین شانس برای لانه گزینی موفقیت آمیز، در کاهش شانس چند قلو (جنین های متعدد کاشته شده و به پایان رسیدن به طور همزمان) مفید باشد.
شانس دوقلوزایی در روش آی وی اف
افزایش خطر حاملگی چند قلو در طول درمان باروری نتیجه دارویی است که برای ایجاد یا تقویت تخمک گذاری استفاده می شود. تقریباً ۸-۵ درصد از حاملگی هایی که با استفاده از کلومیفن سیترات، یک داروی خوراکی باروری، حامله می شوند، دوقلو هستند. سه قلو یا بیشتر به ندرت رخ می دهد. استفاده از گنادوتروپین ها، که داروهای باروری تزریقی هستند، در حدود ۱۵ درصد مواقع باعث دوقلو شدن و در حدود ۳ درصد از سیکل ها بیش از دوقلو می شوند.
خطر چند قلویی نیز با IVF افزایش می یابد. احتمال داشتن دوقلو در زنان جوان تر از آنهایی است که تا حدودی مسن تر هستند. به عنوان مثال، در این کشور تقریباً یک سوم زنان زیر ۳۵ سال که تحت IVF قرار می گیرند، دوقلو خواهند داشت، در حالی که کمتر از ۱۰ درصد از زنان بالای ۴۲ سال دوقلو خواهند داشت. خطر سه قلو در تمام گروه های سنی کم است زیرا اکثر زنان زیر ۳۵ سال تنها یک یا دو جنین منتقل می کنند.
اگرچه درمان باروری به طور کلی خطر حاملگی چند قلو را افزایش می دهد، اکثر افراد و زوج ها صاحب یک نوزاد می شوند!
چه افرادی لازم است از رحم جایگزین استفاده کنند؟
در این روش انتخاب بیماران کاندید استفاده از رحم جایگزین بسیار حائز اهمیت می باشد. تمام زوج هایی که در مرتبه اول یا دوم استفاده از روش IVF ناموفق بودند لزوما کاندید مناسبی برای استفاده از رحم جایگزین نیستند زیرا علل عدم موفقیت IVF بسیار مختلف هستند. یک سری دلایل بسیار قطعی هستند از جمله:
- خانمی که در رحم دارای فیبروم های متعددی است که خوش خیم هستند و داخل رحم این خانم را پر کرده اند در واقع حفره داخل رحم توسط این توده ها اشغال شده است و این خانم یک یا دو مرتبه IVF شده ولی موفق نبوده است و طبق تشخیص متخصص زنان علت آن فیبروم های داخل رحمی می باشد که حتی با چند مرتبه جراحی هم نتیجه نمی گیرد و فیبروم ها مجددا عود می کنند. این افراد یکی از کاندیداهای استفاده از رحم جایگزین هستند.
- گاهی به علت مشکلاتی از قبیل فیبروم های متعدد تخصص زنان لازم است تا رحم را خارج کند و این مسئله در سنین پایین ممکن است پیش آید ولی این شخص همچنان می تواند سلول های جنسی نرمال داشته باشد. این افراد می توانند با رحم جایگزین صاحب فرزند شوند.
- افرادی که کورتاژهای خشن انجام داده اند و لایه های داخلی رحمشان کاملا جدا شده است که به آن سندروم آشرمن گفته می شود و در این حالت داخل رحم بافت زندهای وجود ندارد. بنابراین این افراد هم چون دارای چسبندگی های شدیدی داخل رحمشان هستند کاندیدای استفاده از رحم جایگزین هستند.
- گاهی افراد مبتلا به بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی، کلیوی و ماتالوژیک هستند که به دلیل مصرف داروهایی که در حاملگی ممنوع می باشد اجازه باردار شدن ندارند و می توانند از رحم جایگزین استفاده کنند به خصوص در افرادی که نارسایی مزمن کلیوی دارند بارداری منع می باشد و باید بارداری اش ختم شود که این کار قبل از سه ماهه اول بارداری باید انجام شود.
آیا نوزاد متولد شده با رحم جایگزین به مادر میانجی اش شباهت دارد؟
همچنین جنینی که از طریق رحم جایگزین متولد می شود هیچ شباهتی به مادر میانجی اش ندارد زیرا کوروموزوم هایش را از پدر و مادر اصلی اش دارد و فقط ارتباط خونی از طریق جفت میان جنین و مادر میانجی وجود دارد.